حامد مشایخی فرد
قرآن حکمی قلم شده از جانب خدایی است که همه را به عدل آفریده و بین هیچ یک از مخلوقات خود فرق ننهاده است.حال این حکم می تواند بصورت رمز یا مفهوم درک شود . این حکمها در داستانهایی که درقرآن قلم شده نهان است که متناسب با تغییر مختصات اجتماعی و دید بشر به زندگی نمایان می شود. این یک حقیقت است که قرآن هم برای مردم گذشته، مردم حال وآینده قلم شده و تنها این داستانهای تاریخی به مردم گذشته تعلق ندارد .این همیشگی بودن قرآن ادعای قرآن است.و این بنده به دفاع از این ادعا به تفسیر شخصی از دو آیه سوره ی تکویرپرداخته ام به امید اینکه بتوانم برای نجات این دختران درحال زنده به گور شده دردنیای بی ادعا درمقابل خالق سربلند باشم و تا آنجایی که به عنوان یک هنرمند مسوولیت دارم بتوانم وظیفه ام را در راستای این حقیقت انجام بدهم.
به کدام گناه شما دخترانی که برای معنی شدن انسانیت خلق کردام را زنده به زیر خاک فرو میکنید و آنها را جز برای خوشگذزانی وشهوترانی معنی نمیکنید . سوره تکویر(81) آیه ی هشت ونه ((واذا المووده سلت بای ذنب قتلت:پرسند چوزان دخترک زنده به گور به کدامین گناه کشته شود ))
فیلم داستان دختر بی گناهی را به تصویر میکشد که زندگی،عشق،بکارت ،انسانیت و وجود داشتن خود را فدای اشتباهات والدین خود می کند ( تا آن زمان که هست باید تاوان اشتباه والدین خود را بدهد) و سرانجام برای نجات و رهایی ازاین مرداب به انجماد رسیده ی زندگی دست به خودکشی می زند...چرا؟ زیرا ناخواسته زندگیش به اجبار برایش تصمیم میگیرد و او را از وجودی که هست متنفر میسازد وازآنجا که می بیند زندگیش هیچ ارزشی برایش قائل نیست و اقتصادش فقط به خوب فروخته شدن خود بستگی دارد و جز این راهی برای ادامه زندگی ندارد خود را جز برای اقتصاد وتامین زندگی شخصی نمی فروشد و در آخر از این زندگی و وجود تکراری خسته شده و دست به خودکشی میزند تا رها شود از این جسم تحقیر شده و به اجبار فروخته شده .......
.
بی شک زنده به گور کردن دختران که در تمامی جهان با مختصات تاریخی متفاوت انجام می شد دلایلی داشت که مردم آن زمان را وادار به انجام چنین کاری می کردند. اما مسله این است که چرا این مخلوق برگزیده ی خداوند باید اینچنین معنی شود .قرآن در سوره ی تکویر به زنده به گور کردن دخترانی اشاره کرده که از نگاه مردم آن زمان باعث تحقیرارزش اعتباری قبیله ای می شدند و.....
قرآن به زنده به گور کردن دختران اشاره کرده،به نوع دفن جسم آنها وتاریخ به دلایل آنها همین..... .اما حرفهای در این دو آیه نهفته است که فقط مختصات زمان قادر بر تفسیرو معنی آن است. وآن این است که حال با این مختصات اجتماعی تاریخی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی چگونه می شود دختران را زنده بگور کرد آیا منظور همان دفن کردن است؟ جواب خیر است .. زنده به گور کردن به جسم نیست در زمان حال به از بین بردن ارزش،اعتباروشخصیت دختران است ارزشی که والدین به دختر میدهند،اعتباری که جامعه به دختر میدهد که خود را معنی کند وشخصیتی که با آن بتواند وظیفه ای که در کالبد یک دختر نهفته است را انجام دهد وجامعه را تا آنجا که مسوولیت دارد بسازد نه بسوزاند و با خاکستر خود جامعه را سیاه سازد و روشن است که اگر این سه عنصر را از وجود یک دختر ندهیم و حذف کنیم .او چون می بیند به چیزی بدل شده که نه تنها او بلکه هیچ دختری در دنیا با هر مذهبی که هست دوست ندارد تبدیل شود .خود را با چنان روحیه ی مبارزی برای بدست آوردن وجودی که هر دختری باید داشته باشد. به همان سه عنصر تشکیل ساز یک وجود برای دختر میتازد.و در آخر ارزش را با فرار کردن از ارزشهای خانواده،اعتبار را از به حراج گذاشتن جسم خود و شخصیت را از به تاراج بردن افکار و اندیشه های به اجبار تحمیل شده بدست می آورد .و همه اینها برای بدست آوردن انسانیت از دست رفته توسط سه عامل پدر، مادر و جامعه است .دختر بی گناه است زیرا بدنبال انسانیت و معنی وجودی خود دراین دنیاست و وقتی که از هر سه عامل به تکرار میرسد خود را برای رسیدن به معنی فدا می کند و روحش را از این وجود به پایان رسیده آزاد می سازد تا شاید بار دیگر در مکانی دیگردر خانواده ای دیگر برای معنی شدن انسانیت به دنیا بیاید .
:::لینک ثابت:::
نظرات شما () | |